موبایل نداشت. برای هماهنگی با او، حتما باید تلفن ثابت دفترش را میگرفتیکه یک جورهایی محل زندگیاش هم بود. قرار بود برای پرونده طنز ی در ماهنامهمدیریت ارتباطات با او گفتوگو کنیم. دفترش ظاهرا همان آخرین دفتری بود که مجله توفیقدر آن منتشر میشد. در یک ساختمان رنگ و رو رفتهی دودگرفته در دل شلوغی مرکز شهر،در یکی از کوچههای بالای میدان ولیعصر. وارد دفتر که میشدی، در و دیوار پر بوداز جلدهای توفیق. در هر گوشه و کناری هم مجلدات دورههای مختلف توفیق را میتوانستیببینی.
درباره این سایت